رازهای کوچک همسرداری
16 آذر 1395 توسط زهرا عروجی
یکی بامدادن به فصل بهار
جوانی به باغی فتادش گذار
بشاخی،گلی دید خوش رنگ وبو
که از جان و دل گشت مشتاق او
گلویش بیفشرد و کردش جدا
ز گلهای دیگر به جورو جفا
چو آن گل شد جدا ز شاخ درخت
بیفتاد در دست آن تیره بخت
بکرد از طریق تحسر نگاه
به یاران و از دل براورد آه
بگفتا که ای خواهخران عزیز
برای شما هست این روز نیز
گذارید آرایش خود کنار
بگیرید در زیر برگی قرار
نمائید خود را از این دم نهان
که مانید ایمن ز غارتگران
جوانی به باغی فتادش گذار
بشاخی،گلی دید خوش رنگ وبو
که از جان و دل گشت مشتاق او
گلویش بیفشرد و کردش جدا
ز گلهای دیگر به جورو جفا
چو آن گل شد جدا ز شاخ درخت
بیفتاد در دست آن تیره بخت
بکرد از طریق تحسر نگاه
به یاران و از دل براورد آه
بگفتا که ای خواهخران عزیز
برای شما هست این روز نیز
گذارید آرایش خود کنار
بگیرید در زیر برگی قرار
نمائید خود را از این دم نهان
که مانید ایمن ز غارتگران